سلامت نیوز:وجود برخی تبهكاران نامریی ومریی درمیان آشنایان و ناآشنایان میتواند قصه تلخ كودك آزاری در جامعه را سبب شود و همین امر لزوم آموزشهای خودمراقبتی به كودكان را دوچندان میكند.
به گززارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اطلاعات مسئولیت مراقبت از بچهها که توان دفاع كردن ازخود راندارند ابتدا بر عهده والدین و درادامه آموزش وپرورش است. در زمانه حاضر با توجه به گستردگی ارتباطهای موبایلی و فضای مجازی كودكان میتوانند اطلاعاتی را زودتر از زمان خود دریافت كنندو دراین میان والدین باید خیلی زودتر بعضی چیزها را به فرزندشان بیاموزند یا بگویند. اینجاست که پای خودمراقبتی به میان میآید و وظیفه خطیر والدین که به فرزندان خود آموزش دهند.
در سایه این خودمراقبتی است که بچهها یاد میگیرند، چگونه، چه وقت، کجا و از چه کسی احساس خطر کنند. و با خود مراقبتی است که بچهها یاد میگیرند با عزت نفس بزرگ شوند، به احساس خود اعتماد داشته باشند. اگر احساس کنند، چیزی بد است شک نکنند که بد است و مهمتر از همه اینکه پدر و مادر خود را دوست خود بدانند و آنقدر جرأت داشته باشند که تمام اتفاقات رخ داده را به آنها بگویند تا چیزی از قلم نیفتد.
متاسفأنه بسیاری از والدین بچهها را از یک طرف، خیلی از غریبهها میترسانند و در عوض به نزدیکان خود خیلی اعتماد دارند غافل از اینکه مطالعات نشان داده است، فقط هفت درصد سوء استفادهها از بچه از جانب غریبهها است.
دکتر فاطمه آذرتاش، مشاور خانواده و درمانگر جنسی در نشستی در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی اظهار میدارد: 35 درصد سوء استفادهها از بچه توسط اعضای خانواده و 58 درصد هم توسط دوستان و آشنایان صورت میگیرد.البته اینکه هفت درصد سوء استفادهها از جانب غریبهها است و بقیه از جانب نزدیکان و آشنایان و اعضای خانواده است، منظور این نیست که نباید به آشنایان اعتماد نداشت بلکه والدین باید این احتمال را بدهند که سوءاستفاده میتواند از جانب هر فردی ولو فردی از نزدیکان و فامیل درجه یک هم رخ دهد.
آذرتاش، عزت نفس دادن به بچه را خیلی مهم میداند و معتقد است که این متغیر میتواند در خودمراقبتی کودک موثر باشد. کسانی که میخواهند از بچه سوء استفاده کنند اتفاقاً بچههایی را طعمه خود قرار میدهند که عزت نفس پایینی دارند و ترسو هستند. بنابراین مهمترین چیزی که والدین باید به کودک بیاموزند، اعتماد به نفس و عزت نفس است.
یعنی اینکه بچه به یقین برسد که ارزشمند است و اجازه به کسی برای تعرض ندهد.این مشاور خانواده مثالی میآورد و میگوید: به عنوان نمونه در یک فرهنگ، مثل فرهنگ ما گرفتن لپ بچه توسط فردی غریبه عادی است مادر و پدر اگر ببینند که فردی غریبه لپ کودکشان را گرفته است، عکس العمل بدی نشان نمیدهند و حتی خوشحال هم میشوند چون فکر میکنند که کودک آنان آنقدر جذاب است که سبب جلب توجه دیگران شده است.
این در حالی است که در یک جامعه دیگر با فرهنگی متفاوت، همین گرفتن لپ کودک، نوعی کودک آزاری و سوء استفاده قلمداد میشود و ممکن است مجازات سنگینی هم داشته باشد.
این درمانگر جنسی، از برخی رسانهها انتقاد میکند که به جای سوء استفاده، واژه «رابطه» یا «نزدیکی» را میآورند که این هم بسیار غلط است و سبب میشود تا این مسأله، عادی جلوه داده شود.
دكترآذرتاش به باورهای غلط در خصوص سوء استفاده جنسی که والدین باید نسبت به آنها آگاه باشند هم اشاره میکند و میگوید: بیشتر سوء استفادهها در سنین هفت تا 13 سالگی صورت میگیرد و در مورد پسرها هم وقتی هست که وارد اجتماعی میشوند و از سوی مردان و حتی خانمها ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرند.
گواه این اظهار نظر این است که مطالعات حتی مطالعات جهانی نشان میدهد از هر چهار کودک دختر و از هر 6 کودک پسر یک نفر مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند.
این مشاور خانواده میگوید: «مامان من از کجا اومدم»؟ شاید نخستین سؤالی باشد که بچهها از پدر و مادر میپرسند یا اینکه «چرا من با داداشم فرق دارم»؟، «مامان، باباها چرا با هم میخوابند»؟ این سؤالاتی است که اگر والدین جواب ندهند یا اشتباه جواب بدهند، فرزندشان از دوستان خود میپرسد. مثلا در مدرسه از «همسالان» خود سؤال میکند و اتفاقاً اطلاعات این گروه یعنی همسالان در حد بچه است و شاید اطلاعات غلطی داشته باشند و به بچه منتقل کنند.
این در حالی است که اگر پدر و مادر وقتی با چنین سؤالاتی مواجه میشوند، اخم نکنند و یا به بچه نگویند که «چقدر پررویی»! آن وقت است که بچهها به راحتی میتواند سؤالات را از از آنها بپرسد. کودکی که با والدین مشکلی برای این سؤالها ندارد، اگر دوستان او مسألهای را غلط به او القا کرده باشند به پدر و مادر خود میگوید و والدین هم فوراً آن مسأله را اصلاح میکنند.
او به والدینی که با سؤالهای بچه مواجهاند اینگونه توصیه میکند: سعی کنید آرام آرام با این سؤالها برخورد کنید. مثلا از بچه سؤال را با سؤال جواب بدهید. مثلاً اگر بچه میپرسد؛ من از کجا به دنیا آمده ام؟ باید از او سؤال کنیم که «تو چه فکری میکنی». اینجاست که بچه بالاخره جواب میدهد و با شنیدن جواب او میتوان به اطلاعات پایه او دست یافت و بر اساس همان به بچه اطلاعات داد.
اطلاعات جنسی باید مثل درس ریاضی با پایه شروع شود. در مورد بچهها اگر سؤالی بپرسند سعی کنید مختصر و مفید به بچه بگوییم و اصلاً دروغ به او نگوییم. دروغ گفتن همانا و پرسیدن کودک از دوستان همان. بنابراین باید منبع قابل اعتمادی برای او محسوب شویم.
افرادی كه باكودك ارتباط دارند
دكترآذرتاش با بیان اینكه باید مواظب مجوز دادن به کسانی باشیم که به نوعی با کودک در ارتباط هستند اضافه میكند: پدر و مادر باید مراقب باشند که بچه با چه کسانی در تماس است. مثلا مسئولان مهد چه کسانی هستند؟ دوربین مهدها را چک کنند و اینکه این سؤال را داشته باشند آیا کسی که مسئولیت فرزندشان در مهد را بر عهده دارد از سلامت روان برخوردار است یا خیر. بهطور کلی آنهایی که با بچهها سروکار دارند، حتماً باید از آنها آزمون سلامت روان گرفته شود. من فکر میکنم در مهدها و مدارس باید این آزمون را از مربیان و معلمها گرفت.
برخی مصادیق سوء استفاده جنسی از کودک
این درمانگر جنسی در خصوص استفاده از کودک به عنوان یک سوژه توسط برخی از والدین میگوید: گاهی اوقات پدر و مادر ندانسته و بیغرض دختر بچه خردسال را آرایش میکنند تا در آتلیه از او عکس بگیرند و بعضیها هم عکس کودک- چه پسر چه دختر- را روی جلد مجله درج میکنند یا مسابقه میگذارند و در پیج (صفحه)هایی در شبکه اجتماعی قرار میدهند و از دیگران میخواهند تا تصویر کودک را لایک کنند تا برنده شود. این در حالی است که والدین نمیدانند دارند از بچه خودشان به عنوان یک سوژه جنسی استفاده میکنند.
سؤال این است که بچه به این کوچکی چه لزومی دارد که مثلاً آرایش کند تا عکس از او گرفته شود با توجه به اینکه جامعه میتواند تبهكاران جنسی نیز داشته باشد.
آذرتاش با هشدار درباره مشکل ترس بچهها از والدین میافزاید: یک وقتهایی بچهها آنقدر از والدین میترسند که چیزی به آنها نمیگویند. خیلی وقتها رابطه بچه با فرد متجاوز از یک صحبت کوچک شروع میشود و فرد متجاوز، دفعات دیگر از وی سوء استفاده میکند. این در حالی است که اگر کودک همان رابطه ابتدایی را هم که میتواند یک صحبت باشد به والدین بگوید از خیلی از اتفاقهای ناگوار و عمیقتر شدن مسأله برای کودک جلوگیری میشود.
به گفته این مشاور خانواده برخی مواقع متجاوزین به بچه میگویند اگر این کار را نکنی به پدر و مادرت آسیب میرسانم. مثلاً فرد متجاوز، صاحبخانه است و بچه را مورد سوء استفاده قرار میدهد و میگوید اگر به آنها بگوید خانوادهاش را از خانه بیرون میاندازد.
والدین به چه سرنخهایی شک کنند؟
دكتر آذرتاش درباره اینكه اگر کودکی مورد سوءاستفاده قرار گرفت یا در معرض آن بود با چه نشانههایی میتوان به آن شك كرد، اظهار میدارد:کم حرف شدن، اختلال شناختی مثل مشکلات درسی، عدم تمرکز، حواسپرتی، نوسان ناگهانی در خلق، گوشهگیری، امتناع از غذا خوردن یا زیاد غذا خوردن یا پرخوری عصبی، اکراه از رفتن به خانه یکی از فامیلها، دیدن کابوس، مشکل در راه رفتن، عدم تمایل به مدرسه رفتن و عدم تمایل در سوار شدن به سرویس مدرسه از علایمی است که نشان میدهد یک اتفاقهایی برای بچه در حال رخ دادن است و باید با بچه آنقدر صمیمی بود که بچه با آنها درددل کند.
این مشاور خانواده ادامه میدهد: گاهی اوقات، بچه نمیخواهد در فلان کلاس شرکت کند یا وقتی که نقاشی میکشد، برخی افراد را سیاه میکشد و برخی قسمتهای بدن فرد، مثل «بین پاها» را سیاه میکشد. اینها هم علایمی از طرف بچه است که باید والدین نسبت به آنها حساس باشند. گاهی اوقات بچه الفاظ جنسی به کار میبرد که مناسب سن بچه نیست و گاهی هم هدیههای گران قیمتی دریافت میکند یا شب ادراری دارد اینها همه علایم و نشانههای خطر است.
این بچهها مخصوصاً نوجوانان در پارهای مواقع به بدن خود آسیب میرسانند. به بی پروایی جنسی دچار میشوند، از صمیمیت، میترسند و همچنین تلاشهایی برای خودکشی در آنان دیده میشود. عوارض دیگری که میتوان در کودک دید، اختلالات رفتاری است. به عنوان نمونه زود عصبانی میشود. همچنین افت عزت نفس و اعتماد به نفس از دیگر نشانگان سوء استفاده از بچه است.
این مشاور خانواده یکی از مباحث مهم در خصوص آموزش خودمراقبتی به بچهها را آشنا کردن آنها با انواع لمسها بیان میکند و میگوید: والدین باید به بچه یاد بدهند که مثلاً «لمس خوب»، «لمس مشکوک» و «لمس بد» چیست. یا اینکه تفاوت یک چیزی که «راز» است با «مسائل خصوصی» چیست؟ «مثلاً درباره حریم خصوصی به بچه یاد میدهیم که هر وقت میرود دستشویی باید در آن را ببندد. برای راز هم به بچه آموزش دهیم که اتفاقهایی که مثلاً در خانه رخ میدهد دوست نداریم کسی از آنها بفهمد این یک راز است اما راز هم خوب و بد دارد.
همچنین به بچه یاد بدهیم که تولد فلانی است و به کسی چیزی نگوید تا آن شخص سورپرایز شود. این یک راز خوب است. اما در عین حال به او یاد بدهیم که برخی رازها هستند که به او میگویند به کسی چیزی نگویید و او در دلش «دلشوره» دارد. اینجاست که باید فوراً آن دلشوره را به آنها (والدین) بگوید. یعنی به بچه یاد بدهند که به احساس خود اعتماد کنند».
با افشای این مسائل ظلم دیگری به خانوادهها یا کودک میشود
حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهایـ معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه درباره اخبار آزار و اذیت كودكان و دانشآموزان در مدارس با اشاره به اینكه اولاً زشتی اذیت کردن کسی که توانایی دفاع از خود ندارد، بیشتر از دیگر موارد است، اظهار میدارد: اموراتی که مربوط به کودک و سالمند میشود باید از جنبههای مختلف مورد حمایت بیشتری قرار بگیرد و همه ما موظف به انجام این کار هستیم. از سویی باید بدانیم نباید کاری کنیم که با افشای این مسائل ظلم دیگری به خانوادهها یا کودک شود.
سخنگوی قوه قضائیه بابیان عدم اعلام این نوع اخبار در سطح جامعه میافزاید: گاهی در این حوادث آبروی خانواده و یا کودک در معرض خطر قرار میگیرد و دامن زدن به آنچه هنوز اثبات نشده بسیاری اوقات به ضرر فرد بزه دیده است.
حجتالاسلام و المسلمین محسنی اژهای اضافه میكند: در هر جایی که این موضوعات اتفاق افتاده همه دستگاهها و قوه قضائیه تلاش ویژه داشتند تا به صورت فوقالعاده رسیدگی شود.
قطعاً در اینگونه موارد فضاسازی کمکی به آگاهی مردم نمیکند و گاهی ضررهایی برای جامعه دارد مثل موضوعی که در اصفهان رخ داد که نه فرد قبول دارد و نه پزشکی قانونی تایید کرده است.
معاون اول قوه قضائیه تاکید میكند: البته در تمامی موارد گزارش شده به قوه قضائیه پرونده خارج از نوبت و با سرعت و دقت رسیدگی شده است مثلا در پرونده اخیر دراصفهان هم به همین ترتیب جلو میرود. اعتقاد دارم قانون در این مورد ضعیف نیست؛ اگر جرم اثبات شود، مجازات هم خیلی سنگین است.
عواقب خطرناك پنهان كردن
مهشید رابطیان - فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان معتقداست والدین و اعضای خانواده کودک یا نوجوانان كه دچار مشكل شده است، احتمالا پس از اطلاع و آگاهی از عمل انجام شده به علت نگرانی از به وجود آمدن مشکلات بعدی در روابط خانوادگی، برچسبهای اجتماعی یا تهدید و مشکلات متعاقب آن، موضوع را از مشاور یا روانپزشک پنهان میکنند که این رفتار ممکن است عواقب بسیار خطرناک برای فرد مورد تعرض واقع شده داشته باشد.
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان تاكیدمی كند: والدین این بچهها باید نسبت به رفع فشارهای روحی و جسمی بر فرزند خود پیگیر باشند چرا که کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته یا میگیرند، برای کاهش فشارهای روحی، احتمال دارد همین رفتار را با همسالان یا افراد کوچکتر از خود انجام دهند.
امنیت و شخصیت برای فرزندان
دکتر نصرالله منصوریـ روانشناس بالینی با تأکید بر لزوم بسترسازی مناسب برای تربیت فرزندان در خانواده اظهار میدارد: اگر فرزند در خانواده احساس «شخصیت» و «امنیت» کند، به سمت آسیبهای اجتماعی نمیرود.
این روانشناس بالینی میافزاید: اگر بخواهیم فرزندانمان در جامعه از این آسیبها دور باشد، باید ابتدا بسترسازی مناسب در منزل و در خانواده ایجاد شود و پدر و مادر بفهمند چگونه زندگی میکنند و چگونه با فرزندشان رفتار میکنند. اگر کار خلافی میکنند مثلاً مصرف مواد مخدر دارند، آن را کنار بگذارند و به فرزندانشان، از نظر شخصیتی و تربیتی توجه کنند تا احساس شخصیت و امنیت در او به وجود بیاید.
فاطمه یار محمدی
نظر شما